شومااا دهه هفتادی؟؟؟ درس و مشق نداری؟؟

میدونی کی خیلی می سوزی؟؟؟ اونحایی که کاملا احساس می کنی به سنی رسیدی که اوج جذابیت هستی و میتونی که هرکسی رو می خوای داشته باشی...اما یهو یه دختر بچه دوم دبیرستان میاد و انکارت می کنه....و عشقت رو ازت می گیره

بتاز 70ی بتاز....می رسی به روز ما...منتها واسه تو سختره چون لقمه گنده برداشتی کوچولو...چون زوده واست این کارا کوچولو.... چون وابسته می شی احمق کوچولو.....چون...

اون گوری که سرش زااار میزنی توش مرده نیست....


نمی شه من گریه نکنم انگار....!!

صد سال هم که از عشق و عاشقیت بگذره....صدبار هم که فراموش کنی .... یه اهنگایی هست که بدجور دیونت می کنه.... که بیزی بزنی و زانوهاتو بغل کنی ...زار زار گریه کردن.....

صد سال هم که بگذره یه اهنگ هایی بدجوری می سوزونت...بدجور لحظه هایی که با هزار بدبختی فراموش کردی تو چند دقیقه میاره جلو چشمت....

مثل این اهنگ....

شادمهر عقیلی

http://www.2.tehranhits21.com/7768-Shadmehr---Entekhab

درگیر رویای توام . منو دوباره خواب کن

دنیا اگه تنهام گذاشت . تو منو انتخاب کن

باور نمی کنم ولی . انگار غرور من شکست

اگه دلت میخواد بری . اصرار من بی فایدست

خواستم بهت چیزی نگم . تا با چشام خواهش کنم

بستم به روت درارو . تا احساس آرامش کنم

دلت از آرزوی من . انگار که بی خبر نبود

حتی تو تصمیمای من . چشمات بی اثر نبود


پ.ن :خداروشکر می کنم که این لحظه ماله من نیست و من فقط نوشتمش...غصه هم دارم برای عزیزترین دوستانم که لحظه لحظه اشون اینه :((

به پهنای صورت اشک می ریزم ...:(((

چقدر غم داره این وبلاگ...

www.imamahkameh.blogfa.com

پوکـــــــــــیدم !!!

خدایا خودت بهش صبر بده...

هرکی بخنده خـــــــــــــــــــــــــره !!!

عاشق دیمن و استفن شدم ...جفتشون...

استفن واسه ازدواج...دیمن واسه دوستی....:)))تازه گاهی هم با خودم کلنجار میرم که اقاااا خوب دیمن هم واسه ازدواج خوبه که :))))

گاهی وقت ها هم خدا رو شکر می کنم که زیر بار ازدواج نرفتم و می تونم منتظر این تیپ پسر باشم که بیاد :)) هیچ پسر خوشگلی هم دیگه نظرم رو جلب نمی کنه :))))

فقط دیمن و استفن :)))) هردوشونم هااااا....

اینجور ادم خُلی هستم من .....:دی


حـــــــــــــــــکم !!!

همه چيز از يه بطري بازي شروع شد!
كمي بعد از نيمه شب!
روي يك ميز شش نفره همه مست و خراب!
بطري چرخيد ، چرخيد و چرخيد!
همه چشمها به چرخشش بود!
حركتش كم شد!
كم تر و كم تر !
تا بالاخره ايستاد!
سرش به طرف من بود به هر حال من بايد اطاعت مي كردم!
با چشم مسير سر تا انتهاي بطري رو طي كردم!
آخرش رسيد به اون!
نگاهم كرد و خنديد!
بلند بلند مي خنديد!
دليل خنده هاش رو نمي فهميدم تا اينكه ساكت شد و خيره به من!
به لباش چشم دوخته بودم منتظر اينكه بگه رو دستات راه برو يا صورتت رو با سس بشور!
يا يه چيزي مثل همينا!
كه يهو كوبيد روي ميز و ابرو هاشو تو هم كرد!
گفت : حكم . . .
. . . عاشقم شو . . .
و من بايد عمل مي كردم اين قانون بازي بود . . .



+ از فیس بوک یکی از بچه ها برداشتم ....عجـــــــیب به دلم نشست ! :|

معجزه ایت الکرسی !


امشب بعد قرنی با شال رفتم بیرون تو راه دوتا ایت الکرسی خوندم مامورا نیومدن :))))

یعنی ایـــــــــــــــــــجور بدبختیم ما به قران !! :(



پ ن :صدبار هم که ببینم این عکسو از ته دل می خندم...:))) (angry fatiiiiiiiiiis)

پ ن :بچه ها تو این عکس دنبال من می گشتن :)))))



با تشکر از عمه ی مراقب !!!!

اخرین امتحان هم دادیم (ژئوفیزیک)...اما نه به خیر و خوشی مثل قبلی ها ...تلفات داد اونم نه به این دلیل که سخت بود که خیلی هم اسون بود... اما از اونجا که سالن امتحان با خیلی جاهای دیگه مثل باغ وحش و تیمارستان و غیره اشتباه گرفته شده بود ....یک عدد نه چندان اقا به اسم اقای مینایی اذری( اسم بردم که اگه می شناسیدش دست به دست کنید سلام ما رو به عمش برسونید) چنان گرد و خاکی به پا کرد که یک نفر (خودم) سکته ناقص کرد رنگ به رنگ شده و دونفر درجا غش کردن... یه نفر هم برگه رو سفید داد رفت بیرون.... با یکی از بچه ها که دست به یقه شد....تا تونست نعره زد و تهدید کرد که امتحان رو باطل می کنه و یک نفر نمیذاره سربلند کنه (سپاس دوباره از عمه مهربانش)....و همه اینها فقط برای این بود که خدایی نکرده , روم به دیوار, گوش شیطون کر تقلبی انجام نشه (تشکر می کنیم از عمه ایشون ).....و جو چنان استرس زا بود که نه تنها نمی شد روی مسئله ها فکر کرد که همونایی هم که خونده بودیم فراموش کردیم و تو سالن اب قند پخش می کردند :)))

یعنی فک کن که ما در ایِـــــــجور شرایط درس می خونیم و امتحان میدیم :)))



دافــــــــــــــــ ؟!

داف تهران : خوشگل...خوشتیپ....خوش هیکل ....پولدار....پایه....

داف مشهد :پایه...پایه...پایه....پایه.....ماشین دار :))))))             

والااااااا :دی

بعضی ها اب نمی بینند والا خوب سرادمو زیر اب می کنن !!!

ما از دوستانمان انتظار هیچ خوبی نداریم....همین که زیر اب نزنند و حسودی نکنند کافیست (نقطه)

دل کوچکمان سخت گرفته از این ادم های دوست نما....که دوستت دارند زیاد اما الکی....همان ها که ظاهر لباس دوست می پوشند و هنوز دور نشده رخت عوض می کنند...و خیلی زود بوی گند حسادتشان درویی شان و حرف های پشت سرت بلند می شود...همان ها که از سادگیت از اعتمادت از افتادگیت سوءاستفاده می کنند....اینقدر زیاد که باورت نمی شود .... که نمی خواهی باور کنی دشمنت دوستت است....

همان که پسوند صمیمی گرفته.....که فابریک است مثلا....

و گیج میزنی ....گیجِ گیجِ گیج....گیج و مبهوت این رفافت های بودار....


هنـــــــــــرمندم !!!

سخت ترین شب ها میدونی چه شب هایی هست؟؟؟...شب هایی که داری از شدت بغض خفه می شی...گلوت درد گرفته ....همه صورتت خیس اشکِ...اما خواهرت امده تو اتاقت خوابیده نمی تونی داد بزنی....بی صدا گریه کردن هم هنر می خوادهاااا....هنـــــــــــرمندم ....:دی


:دی!!!

سلامتی خودم که شام نون و پنیر می خورم اما با هر کسی نمیرم شام بیرون.....:دی


از مرد بودن هام!!! ;)

دیدین این گل پسرای زشت و داغون و پرویی رو که انتظار دارن ازش خوشتون بیاد؟؟؟؟...بعد اگه نیاد شاکی می شن که خودتو می گیری و کلی می پرن بهت و فحش و اینا !!!... دیروز یکی از همین گونه عجیب انسان به تورم خورد... یه اقا پسرِ گل پسری تو اددلیستم بود که حرف خاصی نداشتم با ایشون بزنم...عقده شده بود تو دل کوچیکش ؛یه سند تو ال چرت و پرت داد منم ادم حسابش کردم پی ام دادم...اقا نبودین ببینین چه داغدار بود این بچه، به مرز خودکشی رسیده بود اصن....یادم که نیس از مزخرفاتش ولی هی بی ادبی کرد من هی خانومی کردم.... هی بی ادبی کرد هی من با شخصیت.... از اخر دیدم این گاوِ بابا ،بریده....گفتم اصن نمی خوام تو لیست تو ت**می باشم زوره؟؟؟....

گفت : ماکه هیچی نیستیم ولی خوب ت***مون به چشمت رسیده همینجوری نگاش کن واسه نور چشمت خوبه  (یه تیکه شهرستانی اینجور چیزا ) ....منم دیدم نه بابا این از اون دسته ادماس که زن نمی فهمه چیه...حرف زدن با یک دختر رو بلد نیست....

 دوباره خفه کردم زنونگیم رو....شدم مرد همیشه...که بتونم دووم بیارم بین حیوونایی مثه این و در جوابش گفتم :

باشه پس بگو نه نه ات بلند شه از روشون....:دی

و پوکــیــــــــد

و من باز به مردانگــــــی ام بالیدم ....

پـــــــــدر ؟؟؟؟!!!!!!!


اون دسته اقایون هوس باز که بعد از 10 12 سال زندگی مشترک و دوتا بچه قد و نیم قد تازه یادشون میاد که زنشون زن خوبی نیست و به همین بهونه میرن یه زن دیگه می گیرن....همینا... بهشون سلام برسونیـــد بگید اصن زنت بد بود که با تو سوخت و ساخت و این جواب زندگی مشترکش با تو بود....این حاصل جونی و زیباییش بود که پای تو گذاشت..... اما اون دوتا بچه طفل معصوم چه بدی کردن بهت که بلاتکلیف هوس بازی تو شدن...روت می شه تو چشمای معصومشون نگاه کنی؟؟؟.....حــــــــیـــــف بــابــآ که به تو بگن....


:( یه آآآآآآآهِ بـــــــــــــزرگ !


;) حذف شد


بــــــــــــس کنید لدفن !!! :|


کی این مردم می خوان بفهمند همیشه طلاق به معنی بد بودن یکی از طرفین نیست و گاهی عدم تفاهم و علاقه س که جدایی میاره....کی دقیقا می خوان بفهمند که زن مطلقه خراب نیست بد نیست...بد نبوده...جرم نکرده...فقط دلش می خواد اون جوری که می خواد با اونی که دوستش داره زندگی کنه.... دلش می خواد زنــــــــــــــــدگی کنه.....و کی می خوان بفهمند که این به معنای سنت شکنی و ناهنجاری و یا حتی بی احترامی به عرف و چرندیات دیگه جامعه که بی اساس و بی پایه اس و زاده ذهن بسته و تفکرات سطح پایین یک مشت ادم متعصب کوتاه فکر محسوب نمی شه....

عصبی نوشت: خدا که خداس گفت تصمیم با خودته....تو که بنده خدایی چرا فکر می کنی حق داری واسه زندگی دیگران تصمیم بگیری ...دخالت کنی...قضاوت کنی.....



من و خدااااااااام :** !!!


یک خدا می خوام بیاد بغلم کنه...بغلش هم بزرگ باشه...بعد بگم میدونی چی شد؟ اونم بدونه اما باز بگه چی شد؟؟؟منم شروع کنم بگم چی شد...از اولِ اولش...اونم با اینکه همشو میدونه بازم با حوصله گوش کنه...صداشم درنیاد...اخرش بگم میدونی چیه اصن؟؟؟... باز با اینکه میدونه چی می خوام بگم بگه نه چیه؟؟؟ بگم دقت کن تو افرینشت...یکم وقت بزار رو بندهات...خدایی مثلانااااا....اونم بزنه زیر خنده ...بلندِ بلندِ بلند...منم فقط نگاش کنم و خندش که تموم شد خیلی جدی بگم میدونی که؟؟؟ ...بازم بدونه و بگه چی رو؟؟؟...بگم خیلی خیلی خیلی دوسِت دارم مهربون...مرسی که هستی...مرسی که تنها نیستم و یه ماااااااااااچ گنده بفرستم واسش....



thanks God !!

خدایــــــا مرسی...

از همه چی راضیم...

هیچی واسم کم نزاشتی...

به جز یه چیز که بدون اون نمیشه زندگی کرد...

اونم یه ذره سیاست و رذالت هست...

خسته شدم از بس رو بازی کردم و باختم...!