هوس کردن هام !!!

اینقدر دلم می خواد به بعضی ها بگم برو بمیر همون جا برن بمیرن !!!

اینقدر دلم می خواد گلو یک نفرو بگیرم بگم یالا عاشقم شو کصافط یالا !!!

اینقدر دلم می خواد لپ یه نفرو بکشم بگم ماهی تو مـــــاه !!!

اینقدر دلم می خواد بابامو تا سر حد مرگ بوسش کنم!!!

هیچی دیگه...

فعلا همینا رو دلم می خواد!!!

امید.... بغض....گریه ....

گریه
آخرین چیزی ست که باقی می ماند
و بغض
یکی مانده به آخری ست
و امید

پیش از بغض
می ترکد

من این مرحله ها را
مثل مسیر خانه تا دانشگاه
مثل مسیر حول حالنا تا یلدا
کوچه به کوچه از برم
این کوچه ها
هر شب
پر از بادکنک هایی ست
که یکی یکی می ترکند
اول امید
بعد بغض
و گریه آخرین چیزی ست که...

و دوباره این سنگ را می غلتانم
تا بالاترین حالتِ خورشید در روز

فردا باید
از اولین مردی که عاشق نمی شود بپرسم
ببخشید آقا!
روی پیشانی من چیزی نوشته اند!؟
چیزی شبیه ِ سیسیفوس؟
یا سیزیف؟
.
.
.
مهدیه لطیفی

ژانر ؟؟؟؟ !


اینایی که بعد از یک سال، دو سال از اتمام رابطه هنوز تو کف دوست دختر/پسر سابقشون هستند...اینا رو سلام برسونید بگید تو خیلی چیز می خوری وقتی نمی تونی ذهنت و احساست رو بعد  گذشت دو سال مدیریت کنی وارد رابطه می شی ...:| :| :|

دروغ بده !!! :پی

سلامتی مامانم که خودش درس خوند تا مجور نشم دروغ بگم مامانم استاد دانشگاست ...! :)))

مردی که منیتهایش تویی ، منم !!!

یک دوست خوب لطف کردن یک نوشته فوق العاده زیبا رو از دکتر شیری واسم گذاشته بودن... اینقدر عزیز بود و به دل نشست و به جا و به موقع بود که حیفم اومد نزارمش.....

نمی شناسمتون....بدون اسم و بدون نشانی بی نهایت متشکرم....

 

کنارت هستم برای روزی که  دستان نازنینت را در دستان مضطربم میگذاری و ازم قول میخواهی که تا ابد کنارت بمانم

 

مردت هستم برای لحظه ای که از بزرگترها اجازه میگیری تا شاهزاده این مملکت بشوی

 

مردی که پا به پایت در مغازه های شهر  می آید تا وسواسهایت  را برای خرید یک روسری ساده عاشقانه بپرستد کیست؟منم!

 

برای روزهایی که پدر و مادرمان پیر میشوند و میترسی که دختر خوبی برایشان نبوده باشی، من کنارت هستم تا خدمتشان کنیم و نترسی…

 

برای ثانیه ای که پدران و مادرانمان  به بهشت میروند من کنارتم تا درد یتیمی را کمتر حس کنی

مردی که اشکهایت را میبوسد و موهای پریشانت را شانه میزند، منم

 

برا ی ثانیه ای که فرشته ای از بهشت در رحم تو به امانت می آید ، منم که کنارتم و تو در آغوش من هست که می آرامی

 

در تمام آن ۲۸۹ روز بارداری ، وقتی از قیافه می افتی و شکمت خط خطی میشود و نمیتوانی حتی درست راه بروی ، منم که کنارتم و شبها تن خسته ات را در آغوش میگیرم

 

مردی که دستانت را در آن لحظات پر درد و امید تولد  میگیرد  و عرق از پیشانی پر دردت پاک میکند منم

 

مردی که موهای دخترانت را قبل از خواب شانه میکند و  شما را در آغوش مردانه اش در بر میگیرد منم

 

مردی که شبهای بیخوابی برایت چای گلاب می اورد تا قصه زندگیت را گوش میکند ، منم

مردی که با دستان خسته اش ،شانه های  خسته تر تو از این زندگی سخت را ، هر شب نوازش میکند تا بیارامند کیست؟ منم

 

تو برف زمستون ، وقتی از خواب پا میشی و میری پشت پنجره ،اونیکه روی بخار شیشه اتاق اسمت را نوشته منم

 

کسیکه بارها و بارها نازت را میکشد و قهرهایت را خریدار است هنوز ، منم

 

سالهاست که شب عید میروی سراغ یتیمها تا شادشان کنی ، مردی که تمام این سالها کنارت کادو ها را خریده و روبان زده و همراهت بوده منم.
تو انگار برای همه گربه های گرسنه زمین ، دلت میسوزد که نصفه شب در پارک ساعی شیر تازه برای بچه گربه ها میبری یا در پاریس غذای خودت را برای گربه ها نگه میداشتی  یا در  بانکوک همه آنها را دور خودت جمع میکردی که غذای مخصوص بهشون بدی

وقتی از سر کار میخواهی به خانه بروی ، مردی که پیاده می آید کنارت که تا خانه با هم قدم بزنید ، کسی نیست جز من.

 

مردی که خسته از کار روزانه به ضریح چشمانت پناه می آورد و تو حاجت روایش میکنی منم 

آهای دختر شبهای پاییز !

 

اونیکه به خاطرت ، ته اقیانوس وسط تاریکی و خطر میرود تا صدفی به نامت بگشاید و شاید مرواریدی  لایقت بیاید ، منم

اونیکه بعد  از سالها  همسری ، بدن از تناسب افتاده ات را می بوید و می بوسد منم

 

روزی که اولین موی سپیدت را در آینه میبینی و تلخ میخندی،، منم که موهایت را در دستان مردانه ام جمع میکنم و در آغوشم سفت میفشارمت و در گوشت زمزمه میکنم که

 « امروز دو برابر عاشقتم ای شراب کهنه »

روزی که نگران چین و چروکهای تازه از راه رسیده صورت زیبایت میشوی ، منم که بهترین زیبارویان عالم را با ثانیه ای باتو بودن معاوضه نخواهم کرد

 

برای روزهایی که فرزندانمان میروند دنبال سرنوشتشان و تو در اتاقهایشان میگریی ، منم مردی که دستانت را میگیرد و تو را شبانه به کنار دریا میبرد تا هر چقدر میخواهی با بیکرانگی آب از دلتنگیهایت بگویی

 

برای روزهایی که جسمت تغییر میکند و فکر میکنی دیگر زن نیستی و میترسی  ؛ منم که بارها و بارها حس زن بودنت را به تک تک سلولهایت یاد آوری میکنم…همان مرد وحشی روزهای اولمان میشوم تا یادت نرود که  تویی شاه بیت غزل زندگی من.

******************************

مردی که برایت فال حافظ میگیرد و تو  حافظیه برایت  نماز اقامه میکند منم

مردی که دیوارهای مسجد الحرام را به احترامت میبوسد منم

مردی که در قنونتش سلامتی تو و شادی روح تو را میخواهد منم

مردی که بعد از نماز صبحش ، بالا سرت می آید و با بوسه ای بر پیشانی ات بیدارت میکند منم…من همان کسی هستم که سالهاست قامت تو را در هنگام اقامه نماز در چادر سپید ، با بهشت معاوضه نکرده است

تو همه معنویتی هستی که در زندگیم توشه بر گرفته ام

عشق تو دروازه ورود من به بیکران الهی بود…بک یا الله من هم تویی

بگذار نا محرمان بپندارند من کافرم…کفر و ایمان من تویی

مردی که منیتهایش تویی ، منم

لندن-یکشنبه ۲۴نوامبر۲۰۰۷
—————————


این هم لینک اصلی نوشته همراه با عکس هست که من نزاشتم:


http://doctorshiri.com/fa/content/3179/%D8%AA%D9%88-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%86%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D9%85%D9%86-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%85-2/

از این واضح تر توضیح بدم تنهایی رو؟؟؟

حذف شد


کاملا بی انگیزه !!


دو ماه دیگه کنکـــور ارشدِ....فازشو گرفتماااااا اما نمی خونم... :(

همین دیگه خواستم در جریان باشید ....:|


من و یه دونه خواهرم :*


علیرغم همه دعواهای روزانه و گیس و گیس کشی هایی که سر وسایلمون وجمع کردن اتاق می شد و جنگ و جدل هایی که سر درس خوندن تو اتاق بود و تمام دیس لاوهایی که به هم می گفتیم و بی تربیتی هایی که به هم می کردیم وقت جدا کردن اتاقمون هردو غمگین بودیم و وقتی داشت تختش رو می برد به کمتر از سه قدم دورتر، کاملا احساس می کردم یه تیکه از قلبمو دارن می کنن...با اینکه چند قدمی هم بودیم هرشب دلتنگش بودم و خودشم هرروز می گفت بهتره برگردم به همون اتاق و بهونه گیری که خوشم نمیاد از این اتاق جدید...!گاهی با خودم فکر می کردم دو روز دیگه ازدواج کنه چکار خواهم کرد و چقدر دلم گرفت برای اون دوستی که خواهرش رو از دست داده...خواستم بگم خدا صبرش بده دیدم صبوری واسش معنا نداره وقتی یه تیکه از قلبش رو واسه همیشه کندن...درد می کشه...متاسفم با تمام وجود :(((