ژانر 2
این پسرای که نصف عمرشون تو پارتی و مستی و وسط زیداس و به خر ماده هم رحم نمی کنند و محرم که شروع می شه دکمه های همیشه بازشون رو تا خرخره میبندن و رو ماشینشون یزید رو آباد می کنند و شب ها برنامه شون با مهوش و پریوش رو کنسل می کنند و تا صبح سر دیگه نذری خودشون رو هلاک می کنند...
این دخترهایی که تا شب قبل محرم با ایشالا و ماشالا و مبارک تا صبح برنامه داشتن و دنبال اسپورتج ممد با پراید پرواز می کردن، همیشه پیرسینگ نافشون و رنگ لباس زیرشون قابل رویت بوده و حالا چادر می کشن به سرشون و شمع روشن می کندد و نذری میدن، پول پارتی ها رو کنسل می کنند و حضرت عباس پارتی ها رو مزین می کنند و ایشالا و ماشالا و مبارک روهم برادر خطاب می کنند...
آخر محرم هم در حالی که احساس می کنند رفرش شدن و گناهانشون پاک شده دوباره شروع می کنند روزاز نو ، روزی از نو
وقتی هم شاکی می شی که نه به اون کارا و نه به این جان فداییات یک جمله ثقیل فلسفی تحویلت میدن با این مضمون "که هرچیزی جای خودش" ... عینا مثل اینه که بگن قتل و غارت وجنایت و تجاوزمون جای خودش انسانیت و دین و ایمان هم جای خودش :|
ما زنها رسم خوبی داریم، زمانه که سخت میگیرد، شروع میکنیم به کوتاه کردنِ